داد و هوارشو که زد و فحشاشو که داد خسته شد. یه لگد به پایه ی صندلی منم زد یه فحشم حوالم کرد و رفت رو بروم نشست سرشو انداخت تو گوشیش. تا چاییم تموم شه دوباره شعله گرفت پاشد که بره واسه دور بعدی دیوونه بازی. صداش زدم گفتم بیا یه لحظه ول کن خوار و مادر دنیارو بیا اینجا ببینم چه مرگته. همین یه خط و نیم حرف شبیه مرفین دردشو کم کرد. بعضی وقتام آدما فقط نیاز دارن دیده بشن. تنها بودن و تنها موندن برای همه قابل تحمل نیست. منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کامپک | ناب ترین عکس های هنرمندان تور آنتالیا general وب پردازان تهران اخبار جدید مربوط به پانل های پیش ساخته عمده فروشی گاگیران1 پارسی فان - مجله تفریحی ، سرگرمی ، دانلود فیلم و سریال